روشهاى ارتباط بين پردازشها در UNIX
روشهاى ارتباط بين پردازشها در UNIX
يکى از مهمترين مقولههاى مطرح در مورد سيستمهاى عاملى که در آنها مفهوم پردازش۱ وجود دارد، برقرارى ارتباط بين پردازشها۲ يا IPC است. معمولا در سيستمهاى عامل مختلف، روشهاى مختلفى براى اين منظور وجود دارد. در اين نوشتار سعى داريم دو روش از روشهاى برقرارى ارتباط بين پردازشهاى مختلف در سيستم عامل UNIX را تشريح کنيم. نخست نگاهى داريم بر روشهاى مختلف IPC در UNIX. پس از آن هر يک از دو روش سمافور و حافظهى مشترک را به طور جداگانه بررسى خواهيم کرد.
روشهاى ارتباط بين پردازشها در UNIX
روشهاى مختلفى براى ارتباط بين پردازشها در UNIX وجود دارد. اين روشها عبارتند از:
-
فرستادن سيگنال: در UNIX، هر پردازشى مىتواند به پردازشهاى ديگرى که مربوط به همان کاربر باشند، سيگنال بفرستد. البته براى اين منظور بايد شماره (PID) آن پردازش را داشته باشد. اين کار با دستور kill صورت مىگيرد. البته استفاده از اين روش براى فرستادن اطلاعات بين پردازشها چندان مناسب نيست و از آن تنها براى اطلاع دادن يک واقعه به يک پردازش و يا فرستادن پيغامى براى متوقف کردن يک پردازش استفاده مىشود.
-
Pipe: که مانند يک لوله است که يک پردازش مىتواند از يک سر آن اطلاعاتى را بفرستد و پردازش ديگر اطلاعات را از سر ديگر لوله دريافت مىکند. البته Pipe تنها مىتواند در مورد پردازشهايى که در يک گروه از پردازشها باشند، يعنى يا پدر و فرزند باشند، و يا پدر مشترکى داشته باشند، به کار رود.
-
Message Queue: مانند FIFO است، با اين تفاوت که در مورد FIFO، پردازشى که اطلاعات را مىفرستد و پردازشى که اطلاعات را دريافت مىکند، هر دو بايد به طور همزمان در سيستم حضور داشته باشند؛ ولى در روش Message Queue، ممکن است که يک پردازش پيامهايى را در يک Message Queue بگذارد و بعد خودش متوقف شود، و پس از آن يک پردازش ديگر اين پيامها را از آن بخواند.
-
سمافور: اين روش در سال ۱۹۶۸ توسط Dijkstra براى هماهنگسازى پردازشها پيشنهاد شد.
-
حافظه مشترک: استفاده از حافظه مشترک يکى از بهترين و کاراترين روشهاى انتقال داده بين دو پردازش است.
-
استفاده از Socket ها و TLI: با استفاده از اين روش دو پردازش که بر روى دو کامپيوتر مختلف در يک شبکه اجرا مىشوند نيز مىتوانند با هم ارتباط برقرار کنند.
در بين روشهاى فوق، روشهاى شماره ۴، ۵، و ۶ به روشهاى IPC در System V موسومند. روشهاى ۱ و ۲ تنها براى ارتباط بين دو پردازش که متعلق به يک کاربر هستند به کار مىروند و بقيه روشها مىتوانند براى ارتباط بين دو پردازش که متعلق به يک کاربر نيستند نيز به کار روند. در بين اين روشها، استفاده از سمافور براى هماهنگ کردن دو پردازش بدون Busy Waiting و استفاده از حافظه مشترک براى انتقال مقدار زياد داده بسيار معمول هستند. همين طور روش ۷ نيز در طراحى نرمافزارهاى شبکه بسيار استفاده مىشود.
روشهاى IPC در Message Queue) System V، سمافور، و حافظه مشترک) شباهتهاى زيادى در زمينه اطلاعاتى که هسته۴ سيستم عامل در مورد آنها نگهدارى مىکند و فراخوانىهاى سيستم لازم براى دستيابى به آنها دارند. در اين بخش برخى از ساختارهاى مشترک بين اين روشها را بررسى خواهيم کرد.
هسته UNIX همانطور که در مورد هر فايل اطلاعاتى را نگهدارى مىکند، در مورد هر کانال IPC (که مىتواند Message Queue، سمافور، و يا حافظه مشترک باشد) نيز اطلاعات زير را نگه مىدارد.
struct ipc_perm {
ushort uid; /* owner's user id */
ushort gid; /* owner's group id */
ushort cuid; /* creator's user id */
ushort cgid; /* creator's group id */
ushort mode; /* access modes */
ushort seq; /* slot usage sequence number */
key_t key; /* key */
};
اين ساختار در تعريف شده است. با استفاده از دستورهاى msgctl (در مورد Message Queue)، semctl (در مورد سمافور)، و shmctl (در مورد حافظه مشترک) مىتوان به اين ساختار دسترسى پيدا کرد و يا آن را تغيير داد.
در بين فيلدهاى اين ساختار، فيلدى به نام key ديده مىشود. اهميت اين فيلد براى کانالهاى IPC، مانند اهميت اسم براى فايل است؛ همانطور که هر فايلى با يک اسم شناخته مىشود، هر کانال IPC نيز با يک کليد ( key ) شناخته مىشود. کليد يک عدد صحيح ۳۲ بيتى است که دو پردازش که مىخواهند از طريق يک کانال IPC مشترک ارتباط داشته باشند، بايد از قبل روى يک کليد توافق کرده باشند و هر دوى آنها کانالى با آن کليد مشخص را باز کنند. البته اين مشکل وجود دارد که در صورتى که پردازش ديگرى نيز بخواهد يک کانال IPC با همان کليد بگيرد، کار اين پردازشها با هم تداخل پيدا خواهد کرد.
هر پردازش مىتواند در هنگام گرفتن کانال IPC، مقدار کليد را برابر با IPC_PRIVATE مشخص کند. در اين صورت يک کانال منحصر به فرد براى اين پردازش ايجاد خواهد شد. البته اگر بخواهيم از اين کانال براى ارتباط بين دو پردازش استفاده کنيم، بايد مشخصات کانال گرفته شده را با استفاده از روش ديگرى به پردازش طرف ارتباط اطلاع دهيم. استفاده از امکان مشخص کردن کليد به صورت IPC_PRIVATE ، به خصوص در مواردى کاربرد دارد که دو پردازشى که مىخواهند با هم ارتباط برقرار کنند، پردازشهايى باشند که در اثر fork کردن، از يک پردازش ايجاد شده باشند. در اين صورت کافى است قبل از انجام عمل fork ، کانال ارتباطى با کليد IPC_PRIVATE گرفته شود و پس از fork کردن، دو پردازش از آن استفاده کنند.
Xgrid : اپل همراه Tiger Server نرمافزار 1.0 Xgrid را نيز عرضه ميكند. نرمافزار رايانش توزيعي اپل، كار ساخت ابررايانههاي موردنياز مراكز علمي و تحقيقاتي را بسيار سادهتر و كم هزينهتر از قبل خواهد ساخت. Xgrid 1.0 براي انجام پردازشهاي توزيعي از ده هزار كار در انتظار پردازش، ده هزار وظيفه در هر كار در انتظار پردازش، دو گيگابايت داده در هر كار منتظر پردازش، يك گيگابايت داده در هر وظيفه و مجموعاً ده گيگابايت نتيجه مرجوعي پشتيباني ميكند.